16 آذر ماه

در 16 آذر دانشجوهایمان را تنها نگذاریم و با آمدن به خیابانها انزجارمان را از این حکومت اسلامی به همه نشان دهیم......وعده ما 16 آذر..........................................

خدای محمد از صدای الاغ خوشش نمیاد

سوره لقمان آیه19:
ودر رفتارت میانه روی اختیار کن وسخن آرام گو که منکر و زشتترین صداها صدای الاغ است
بنظر من :
سیستم شنوایی خدای تمام کهکشانها هم مثل انسان باید باشه ،تا از صداهای بلند بدش بیاد
*
با عرض پوزش از تمام خرها
*
من فکر میکردم که فقط بعضی از آدما از صدای خر خوششون نمیاد ولی حالا میبینم که حتی خالق این حیوان مفید هم از صدای مخلوقش خوشش نمیاد

بنظر من خدا از تمام چیزهایی که خلق کرده خوشش میاد و همه اونها رو دوست داره و این ما انسانها هستیم که نسبت به نیاز خودمون از بعضی چیزها خوشمون میاد و از بعضی دیگه بخاطر مشکلاتی که بوجود میارن بدمون میاد پس خدا نمیتونه بگه صدای الاغ زشت است مگر اینکه یک خدای ساختگی باشه.
...............................................

caricature_december

..................................................

خدای تمام عالم بین زنان محمد خبرچینی میکرد


سوره التحریم آیه 3 و4 و 5
وقتی پیامبر با بعضی از زنانش سخنی گفت آن زن چون خیانت کرده و دیگری را آگاه ساخت خدا به رسولش خبر داد و او بر آن زن برخی را اضهار کرد و برخی را از کرم پرده نهاد و اضهار نکرد . آن
زن گفت ترا که واقف ساخت ؟ رسول گفت مرا خدای دانای آگاه خبر داد . اینک اگر هر دو زن به درگاه
خدا توبه کنید که البته دلهای شما میل کرد است و اگر با هم بر آزار او اتفاق کنید البته خدا باز یار اوست و جبرعیل امین و مردان صالح و با ایمان و فرشتگان حق ، یار و مدد اویند . امید است که اگر پیامبر شما را طلاق داد خدا زنان بهتر از شما را با او همسر کند که همه با مقام تسلیم و ایمان و خضوع و اطاعت اهل توبه و عبادت رهسپار باشند . چه بکر و چه غیر بکر.

اگر به این (به اصطلاح آیه)کمی با فکر باز و منطقی نگاه کنیم متوجه میشویم که چه کسی به محمد خبر داده است و این کسی نیست جز همان زن دهن لق اولی که محمد به گردن خدا انداخته است.
((معمولآ مادر خانواده گزارش تمام کارهای بچه را به پدر می دهد و هنگامی که بچه از پدرش می پرسد که چه کسی تو را آگاه ساخت ، پدر جواب میدهد : کلاغ خبرچین و خیلی از بچه ها خیال میکنند که کلاغی تمام کار و زندگی خودشو رها کرده و مدام دنبال آنهاست .))
بنظر شما خدایی به آن عظمت تمام کار خودش رو رها کرده بود و دنبال خبرچینی بین زنان محمد بود و دنبال زنان دیگری برای محمد بود که با او همسر کند که فرمان بردارتر و بهتر باشند (حتی بکر بودن آنها برای خدا قابل توجه بود ) .
در این ایه محمد چیزی به زنش گفته است و طبق عادت زنان( دهن لقی) ، آن زن هم به دیگر زن گفته است و سخن چرخیده و توسط یکی از همان زنان بگوش محمد رسیده است و هیچ ربطی به خدای دانا و توانا ندارد .
از طرفی دیگر شاید هم محمد حوس زنان بکر تازه بسرش زده بود ، که این سیاه بازی و بهانه تراشی
برای طلاق دادن زنهایش بوده است.
....................................................

caricature_november


.....................................

ازدواج محمد با همسر پسر خوانده اش

سوره الاحزاب آیه 37 :
و چون توبا آن کس که خدایش نعمت اسلام بخشید و تواش نعمت آزادی،بنصیحت گفتی بر او زنی را نگه دار که همسر توست واز خدا بترس وآنچه در دل پنهان میداشتی خدا آشکار ساخت و تو از مخالفت و سرزنش خلق ترسیدی وسزاوارتر بود از خدا بترسی ما هم (بدین غرض)چون زید از آن زن کام دل گرفت او را بنکاح تو درآوردیم تا بعد از این مومنان در نکاح زنان پسرخوانده خود که از آنها کامیاب شدندبر خویش حرج وگناهی نپندارند و فرمان خدا به انجام رسید .
عجب فرمانی ؟!
.لطفآ به خدای محمد فکر کنید که تمام کهکشانها را رها کرده و چه فرمانهایی میده و خود را با چه چیزهایی مشغول کرده است؟منظور از آنچه که در دل پنهان میداشتی چیست ؟ آیا محمد این زن بسیار زیبا طبق احادیث)را در دورانی که زن زید بود دوست داشت و عاشقش بود ؟اگر همسایه شما با زن پسر خوانده اش ازدواج کند او را با چه دیدی نگاه میکنید ؟ آیا با منطق وعقل شما سازگار است که پیامبر خدا چنین کاری بکند وخدا هم برای این کار قشنگ او آیه هم بفرستد ؟
.بنظر من فرستاده خدا که صاحب تمام کهکشانهاست نمیتواند این کار را کرده باشد مگر اینکه قلابی باشد.
وهمانطور که در آیات هم دیده میشود ،بیشتر فرمانهای خدای محمد که صاحب تمام کهکشانهاست یا در مورد سکس محمد وزنان محمد میباشند ویا در مورد چگونگی تقسیم غنائم جنگی میباشند ویا در مورد کشتن دشمنان خدای قدرتمند و صاحب تمام کائنات و کهکشانها (که خود از کشتن آنها عاجز و ناتوان است )میباشند ویا دستوراتی در مورد پرداخت خمس و زکات(مالیات)به محمد میباشد
.
.............................................

caricature _october

.................................

به خانه های محمد وارد نشوید وبظروف غذا چشم انتظار نگشایید

سوره نساء آیه 53
ای کسانی که به خدا ایمان آوردید به خانه های پیغمبر داخل نشوید مگر آنکه اذن دهد و بر سفره طعامش دعوت کند در آنحال هم نباید زودتر از وقت آمده بظروف غذا چشم انتظار گشائید بلکه موقعی که دعوت شده اید بیائید و چون غذا تناول کردید زود از پی کارهایتان متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس سخنرانی کنید که این کار پیامبر را آزار می دهد واو به شما ازشرم اظهارنمیداردولی خدا را برشما از اظهارحق خجلتی نیست.
وظیفه یک پیامبر که از سوی خدا (خدای حقیقی )میباشد چیست ؟ اگر دوست بسیار صمیمی و یا حتی برادر شما ،به شما بگوید که دعوت نشده به منزلش نروید چه حالی به شما دست میدهد ؟ مگر وظیفه محمد بغیر از این بود که تمام عمرش را برای مردم صرف کند و تمام وقتش برای خدا صرف شود ؟ آیا تمام مشکلات محمد حل شده بود و فقط این مشکلش باقی مانده بود ؟ آیا خدائی به این عظمت دستورتی به این کوچکی میدهد؟ از همه مهمتر اینکه این آیه چه ربطی به زمان ما دارد ؟
بنظر من محمد تمام این آیات را جهت رفاه و راحتی خود گفته است. و هیچگاه خدای دانا و توانا این سخنان سبک را نمیگوید

...............................................

caricature_september

................................... 

اشتباهات قرآن در مورد سیارات و ستارگان

طرزفکر مردم قدیم:
با توجه به اینکه دانش وسطح آگاهیهای بشر درزمان محمد از
چگونگی سیارات وشکل آنها وچگونگی گردش آنها به دور
یکدیگرکاملآ محدود بود محمد نیز مانندمثل سایرین تصورمی کرد
که شکل زمین مسطح بوده و ثابت است ودر تمام قرآنحتی یک
آیه هم در مورد حرکت زمین به چشم نمی خورد ولی درمورد
سایرستارهو سیاره ها می توان آیات بسیاری یافت :
سوره انعام آیه 96 :
خداست شکافنده صبحگاهان وشب را برای آسایش خلق مقرر
داشت وخورشید وماه را بنظمی معین بگردش دراورده است .
سوره لقمان آیه 29 :
آیا ای رسول ندیدی که خدا شب را در روز و روز را در شب
داخل می کند وخورشیدو ماه را مسخرساخته که هر یک تا وقت
معینی گردش کنند .
سوره الشمس آیه 6 و1 :
قسم به آفتاب وهنگام رفعت آن 6-و به زمین و آنکه بگسترانید .
منظور از وقت معین چیست ؟
در آن زمان مردم فکر میکردند که خورشید فقط در طی روز بر
زمین میتابد و اصلآفکر نمیکردند که هنگام شب هم خورشید بر
قسمت دیگریاز زمین میتابد. در مورد ماه هم همین طور فکر
میکردند.
منظور از رفعت آن (رفعت خورشید)چیست؟
در این(بااصطلاح)آیه باز هم مثل آیات قبلی آنها فکر میکنند که
خورشید حرکتمیکند و زمین ثابت و بدون حرکت است
منظور از بگسترانید چیست ؟
در آن زمان مردم نمی دانستند که زمین گرد است و کروی است آنها
فکر می کردندکه زمین حالت مسطح دارد .

........................................

caricature_august


.....................................

بی عدالتی محمد و خدایش



سوره نساء آیه 3 :




واگر بترسید که دادگری نکنید در یتیمان پس کابینبندید برآنچه خوش آید شمارا(پاک باشد برای شما )دو تا سه تا وچهار تا واگر ترسیدید که دادگری نکنید پس یکی را یا آنچه ملک یمین شما باشداین است نزدیکتر بدانکه ستم نکنید .



سوره الاحزاب آیه 51 :
وتو ای رسول هر یک از زنانت را نوبتش موخر داری وهر که را که خواهی بخود بپذیرو هم آنکه (بقهر) ازخود راندی اگرش (بمهر)خواندی باز بر تو باکی نیست این شادمانی دل ووروشنی دیده آنهاست و هرگز هیچ یک نباید محزون باشند بلکه به آنچه ایشان را عطا کردی همیشه خشنود باشند وخدا بهر چیز که در دل شما مردم است آگاه است و خدا بردبار وداناست .
دادگری و عدالت یعنی چه ؟
دادگری و عدالت همانطور که از اسمش پیداست یعنی به عدل رفتار کردن مثلآدر نانوایی نانوا باید نوبت را رعایت کند واول به خانمهای خوشگل نان ندهد . حال چگونه است که اولآ خدا تمام کهکشانها را رها کردا و خود را با زنان محمد مشغول ساخته است و ثانیآچطور ممکن است که خدای واقعی ( نه خدای قلابی)به محمد در یکجا بگوید اگر نمی توانی دادگری کنی بیشتر از یک زن نگیر و در جای دیگر بی عدالتی او نسبت به زنانش را تآیید کند .
....................................

caricature for july

caricature for june

حجاب اسلامی برای میکروبهای مونث
......................................

خدای محمد می گوید بجای زن ، کنیز بگیر

سوره الاحزاب آیه 52 :

ای رسول بعد از این دیگر نه عقد هیچ زن بر تو حلال است ونه مبدل کردن این زنان بدیگر زن هر چند از حسن او به شگفت آیی و بسیار در نظرت زیبا آید مگر کنیزی که مالک شوی و خدا بر هر چیز مراقب و نگهبان است



دستوراتی که خدای محمد برای او در این آیه داده است را مرور کنیم :

عقد کردن زن را برایش ممنوع کرده است*

مبدل کردن زنان (طلاق دادن یک زن و گرفتن زنی دیگر بجای آن)را برای محمد ممنوع کرده است *

گرفتن کنیز ،بجای زن را (که تعدادشان هم ظاهرآ نامحدود است)را برای محمد آزاد کرده است*

به نظر شما زنان محمد با کنیزانش برای محمد فرق داشتند؟
مگر او چقدر زنان را بدیگر زن مبدل کرده بود که حتی خدای او مجبور به نزول آیه شد ؟

این کنیزانی که محمد مالک میشد بر چه حسابی بوده است که آنها را عقد نمیکرد و نکاح نمیکرد ؟

آیا این کنیزان در نظر محمد انسان بودند یا نه ؟



اهداف محمد از این آیه :

با این آیه محمد میتوانست از شر حرفهای مومنان (مبنی بر اینکه :برای حلال بودن هر زن باید نکاح کرد و مهریه پرداخت نمود)راحت میشد و از طرفی میتوانست اعتراض زنهای دیگرش را در مورد ارتباط با کنیزانش را با این حکم(به اصطلاح آیه)برطرف سازد وآزادانه بتواند با کنیزان زیبا که در جنگها نصیبش میشد (که طبق سوره الاحزاب آیه 50 خدا همه این کنیزان را یکجا برایش حلال کرده بود)ارتباط دینی و ....داشته باشد و خوبیش هم اینجا بود که از لحاض مالی خیلی صرفه داشت (چون مهریه و مراسم عروسی و هزینه های دیگر در کار نبود.)
.
سوره المعراج آیه 29 و 30
.
وآنانکه خود را از شهوت نگاه می دارند مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش که از اعمال شهوت هیچ ملامت ندارند
.
سوره مومنون آیه 5 و 6
.
و آنانکه اندامشان را از عمل حرام نگه میدارند 5 مگر بر جفتهایشان یا کنیزکان ملکی ومتصرفی آنها که هیچگونه ملامتی درمباشرت با این زنان بر آنها نیست.
.
به نظر من این آیه هیچ گاه نمیتواند از طرف خدای عادل و آگاه و دانا باشد و خدای به این عظمت فرمانهای خفیفی مانند این (باصطلاح)آیه را نمیدهد
..............................................

caricature for may

دانشگاههای ایران که توسط قوانین شرع اداره میشوند


......................................

خدای مهربان برای امتحان کردن دستور قتل میدهد

سوره محمد آیه 3 و4 :
* این است که کافران پیرو باطل گردیدند و اهل ایمان پیرو قرآن حق که از جانب خدایشان نازل گردید شدند ،اینگونه خدا مثال حال مردم را بیان میکند (3)چون به آنان رسیدید باید آنها را گردن بزنید تا وقتی که از خونریزی زیاد از پای درآبند پس آنکه ، اسیران را به بند کشید تا بعد او را رها گردانید یا فدیه گیرید تا سختیهای خود را فرو گذارد ،این حکم است و اگر خدا میخواست خود از آنها انتقام میکشید لیکن برای امتحان شما بیکدیگر است و آنانکه در راه خدا. کشته شدند خدا هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند*
طبق این آیه خدای محمد کافران (کافرانی که جرمشان این بود که خدای محمد را قبول نداشتند)را خودش نمی کشت ،بلکه برای امتحان کردن مومنان ،حکم قتلشان را به مومنان می داد و خودش هم (که به صورت نامرئی است و دیده نمی شود)مومنان را زیر نظر داشت تا ببیند کدامیک از آنها بهتر میکشد و دستورش را بهتر اجرا میکند.

شما معلمی را در نظر بگیرید که دو هدف دارد . هدف اولش این است که میزان قدرت جسمانی شاگردانش را محک بزند و هدف دومش این است که شاگردان تنبل را تنبیه کند . آیا بنظر شما این معلم این حق را دارد که که دستور دعوا بین شاگردانش را بدهد اگر معلم فرزند شما این کار را بکند واکنش شما چه خواهد بود ؟با کمی دقت در جهان پیرامون خود میتوان به عظمت خالق پی برد و دریافت که خالق واقعی چقدر بزرگ است پس نمیتواند دستورات کوچک مانند فدیه گرفتن از اسیران و گردن زدن مخالفان را بدهد .
....................................

شکنجه وکشتن اسیر توسط محمد وگرفتن زنش

محمد که فرستاده خدای تمام کهکشانها و داننده تمام رازها و...میباشد برای دانستن جای گنج ، مردی بنام کنان ابن ربیع را شکنجه میکند تا جای گنج را بداند (حتی خدای داننده نهان هم، از جای این گنج خبر نداشت تا محمد را آگاه کند) وکنان بن الربیع زیر شکنجه بیهوش میشود و فرستاده خدای مهربان او را به محمد بن مسلمه واگذار میکند که سرش را از تنش جدا سازد وسپس فرستاده خدای مهربان با زنش که صفیه نام داشت ازدواج میکند

کنان بن الربیع شوهر سابق صیغه هفدهمین زن محمد پیامبر اسلام بوده است . وی در ماجرای جنگ خبیر به اسارت مسلمانان درآمد و بعد از شکنجه شدن توسط مسلمانان کشته شد. انگیزه شکنجه کردن او سخن کشیدن از او بوده است زیرا او گنجهایی را از دیدمسلمانان پنهان کرده بود.
منبع:
.
سیرت الرسول ابن هشام فارسی جلد دوم صفحه 830..
.
سیرت ابن هشام انگلیسی صفحه 515،
.
"کنان بن الربیع که شوهر صفیه بود اسیر کردند و اورا پیش پیغمبر علیه السلام آوردند و گنجهای قوم بنی النضیر بدست وی بود که ایشان به ودیعت پیش وی نهاده بودند، و سید، علیه السلام، از وی میپرسید تا نشان آن گنجها بدهد و بگوید که کجا مدفونست، و وی انکار مینمود و هرچند که سید، علیه السلام، با وی می گفت، او پاسخ میداد: من خبر از آن ندارم، و هرچند که سید، علیه السلام، با وی میگفت تا اقرار کند و نشان بدهد، البته اقرار نمیکرد، پس یکی هم از یهود خیبر پیش سید علیه اسلام، آمد و خبر آن گنجها از وی بپرسید، وی گفت: من نمیدانم، لیکن کنانه بن الربیع هروقتی یا هر روزی میدیدم که برفتی و گرد آن خرابه بر آمدی و چیزی از آن جایگاه طلب کردی، اکنون گمان چنان می برم که گنجها هم آنجا مدفون است. پس سید علیه السلام دیگر بار کنانه بن الربیع پیش خود فراخواند و اورا گفت: اگر نشانه این گنجها که تو انکار میکنی پیش تو بیابم، ترا بکشم؟ گفت: بلی. بعد از آن سید، علیه السلام، بفرمود تا آن خرابه که یهودی نشان داده بود بکندند و بجستند و گنجها بعضی در آن خرابه بیافتند. پس سید، علیه السلام دیگر بار کنانه بن الربیع پیش خود خواند و اورا گفت اکنون بگوی تا بقیت این گنجها کجا پنهان کرده ای؟ و کنانه هم ابا کرد، و انکار نمود. پس سید، علیه السلام، زبیر بن العوام را بفرمود تا اورا عذاب می‌کند تا آنوقت که اقرار بکند. و زبیر اورا عقوبت می‌کرد و هیچ اقراری نمیکرد. زبیر آتشی با چخماغ روشن کرد و پولادی را داغ کرد و روی سینه اش گذاشت، تا اینکه او تقریباً مرد . پس سید علیه السلام، اورا به محمد (بن) مسلمه داد تا وی را بعوض برادر خود محمود بن مسلمه بازکشد. پس محمد برخاست و وی را در حال گردن بزد.
........................................

caricature for april

no like that ?! please

سخنی با برادران و خواهران هموطن

مشکل اصلی ملت ایران کجاست؟

آخوند به دختر ایرانی تجاوز میکنه اون دختر بجای اینکه از اساس اسلام بدش بیاد ،میگه که اون آخوند بد بود و لیاقت اون لباس رو نداشت اون دختر نمیدونه که مقصر . واقعی همون لباس و شریعتش هست که امکان این کار رو، به کسی که اونو پوشیده میده .

جوان مملکت ما از پاسدار (به خاطر مو یا شلوارش )کتک میخوره و از اون مامور خیلی ناراحت میشه وبعد از مدتی به خاطر پارتی رفتن شلاق میخوره و از مامور شلاقزن ناراحته و دوست داره تلافی کنه . بعد از مدتی میبینی که همون جوان در مسجد محله شان زنجیر میزنه . مشکل اصلی مااینه که هنوز اون جوان نمیدونه که بخاطر اسلام شلاق میخوره وکتک میخوره و اگر بدونه هیچ وقت از مامور ناراحت نمی شه بلکه تصمیم میگیره که اسلام رو از مملکتش بیرون کنه.

آیا تا بحال به این نکته فکر کرده اید که اصلی ترین مشکل مردم ایران چیست وچرا ما روز به روز از هر لحاظ پسرفت داریم وچرا دزدی و فساد دولتی و فساد فرهنگی ونابسامانیهای اقتصادی روز به روز افزایش می یابد ؟

چرا اکثریت بزرگان مملکت ما اعم از نمایندگان مجلس و قاضی وروحانی وشهردار و غیره دزدی و زنا و دروغگویی و عوامفریبی میکنند و دروغ میگویند ؟ چرا همه این بزرگان در بانکهای خارج از کشور پول دارند و چرا آنها تجمل گرایی میکنند مگر آنها به آخرت ایمان ندارند مگر آنها مسلمان نیستند مگر سواد و اطلاعات آنها در مورد اسلام بیشتر از من وشما نیست ؟

مساله اصلی اینجاست که آنها بهتر از هر کس دیگری می دانند که اسلام چیست و وتعالیمش بر چه اصولی استوار هستندو واقعیت چیست که آنها هم مسلمانان تحصیلکرده هستند ولی عملکردشان به گونه ای دیگر است بنظر من آنها بهتر از هر کس دیگری میدانند که اسلام ساخته دست بشر است ومحمد هیچ رابطه ای باخدای واقعی نداشت وفقط مردی بسیارهوشیار بود که توانست مردم را گرد خود جمع کرده وقبیله خود را بر سایر قبائل حکمران سازد .

شما عزیزان میدانید که در ریاضیات که ساخته دست بشر است اگر فقط یک مثال نقض برای یک قضیه آورده شود کل آن قضیه منسوخ می شود .حال چگونه است که با آوردن دلایل بسیار برای این دین : باز هم آقایان فوق الذکر فقط به ماستمالی آن می پردازند و از قبول حقیقت خودداری میکنند ?

جواب اینجاست که: آنها با همین خزئبلات که خود نیزبه آن واقفند حکومت میکنند
...................................